شهید«محسن وزوایی»، فاتح ارتفاعات بازی دراز
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۳۲۲۸۷۱
تهران-ایرنا-امروز سالروز شهادت نخبه ای است که فاتح ارتفاعات عشق شد. شهید «محسن وزوایی» دانشجوی شیمی دانشگاه صنعتی شریف و از دانشجویان پیرو خط امام (ره) که عنوان فاتح ارتفاعات «بازی دراز» را داشت و در عملیات « بیتالمقدس» براثر اصابت گلوله و ترکش به معبود رسید.
محسن وزوایی در روز هشتم مرداد ماه 1339 در تهران متولد و در روز دهم اردیبهشت 1361 با مسئولیت قائم مقام تیپ محمدرسولالله(ص) در رزم آزاد سازی خرمشهر در عملیات معروف به «الی بیتالمقدس» جاودانی شد و امروز در قطعه 26 بهشت زهرا(س) آرام گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به محض ورود محسن وزوایی و نیروهای گردان تحت امر او در منطقه عملیاتی بازی دراز در غرب کشور قرار شد تا در گام اول گردان نهم ( گردان به فرماندهی وزوایی ) ضمن حمله ای چریکی به مواضع و استحکامات دشمن ارتفاعات حساس و سوق الجیشی تنگه کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج کنند.
وزوایی در تمامی مراحل شناسایی این حمله مستقیم شرکت داشت و نقش فعالی در طراحی این عملیات ایفا کرد، درهمین ایام بود که دوستی و ارتباط برادرانه ای بین او سردار هوانیروز خلبان شهید علی اکبر شیرودی بوجود آمد.
** تحصیل در دبیرستان هشترودی و فراگیری درس سیاست
محسن دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را با نمرات عالی سپری کرد، ضمن آنکه از همان سنین نوجوانی، اشتیاق فراوانی به فرا گیری کلام الله مجید از خود نشان می داد. محسن دوران تحصیلات متوسطه را در دبیرستان دکتر هشترودی تهران گذراند و با مسایل سیاسی آشنا شد و با راهنمایی های مؤثر پدر فرزانه اش مرحوم « حاج حسین وزوایی» که خود از همرزمان مرحوم آیت الله کاشانی بود قدم به وادی مبارزات ضد استبدادی گذاشت.
شرکت در جلسات آموزش معارف اسلامی و هیئت مذهبی تهران از جمله امور روزمره محسن بود. پس از اخذ دیپلم متوسطه در سال 1355 در کنکور سراسری شرکت کرد و با قبولی در آزمون ورودی دانشگاه رتبه اول رشته شیمی را بدست آورد. سپس جهت ادامه تحصیل وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و در محیط متلاطم دانشگاه که طیف متنوع سیاسی ایدئولوژی آن فعال بود فعالیت های سیاسی خود را آغاز کرد .
شهید وزوایی با راه اندازی جلسات عقیدتی و سیاسی در دانشگاه از سال 1356 مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد.
** حضور فعال در تصرف پادگان های تهران در سال 57
هر چند دامنه مبارزات شهید وزوایی به همین حد محدود نماند و از تظاهرات خونین 17شهریور تا ورود حضرت امام خمینی «ره» به میهن اسلامی در 12 بهمن 1357،همه جا از زمره جلوداران تظاهرات مردمی بود.
در نبردهای مسلحانه روزهای سرنوشت ساز 19بهمن تا 22 بهمن 1357،حضوری فعال داشت، به ویژه در تصرف دو پادگان «جمشیدیه» و«عشرت آباد» نقش خطیری ایفا کرد. وی پس از پیروزی مرحله نخست انقلاب اسلامی به حرکت خود جوش و مردمی جهاد سازندگی پیوست و در تابستان سال 1358برای عمران مناطق محروم راهی استان لرستان شد.
در پی دخالت های سفارت امریکا در ایران، محسن به تهران بازگشت و پس از هماهنگی و برنامه ریزی های لازمه با جمعی از دانشجویان مسلمان دانشگاهها، در سالروز کشتار دانش آموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید حضرت امام «ره» عهده دار حرکتی شد که حضرت روح الله از آن با تعبیر انقلابی بزرگتر از انقلاب اول یاد کردند.
** نقش وزوایی در تسخیر لانه جاسوسی
شهید وزوایی در روز 13آبان 1358 در جریان راهپیمایی اعتراضی دانشجویان واقشار مختلف مردمی علیه سیاست های مداخله گرانه آمریکا درایران به محض رسیدن تظاهر کنندگان به مقابل سفارت آمریکا، وزوایی به اتفاق همرزم رشیدش شهید عباس ورامینی وجمعی از دانشجویان ، به لانه جاسوسی شیطان بزرگ که از 28 مرداد سال 32 تا آن روز حکم ستاد توطئه و خیانت به مصالح ملی مردم ایران را داشت یورش بردند و این گونه بود که او نیز از جمله علمداران گمنام «انقلاب دوم» گردید.
پس از برکناری دولت وقت توسط حضرت امام (ره) و ارتقای ماجرای فتح لانه جاسوسی آمریکا به یک حماسه شکوهمند ملی، محسن به علت سطح بالای معلومات مسئولیت عقیدتی لانه را برعهده گرفت. هر از چند روز یک بار سیمای مصمم و پر صلابت محسن در تمامی رسانه های ارتباط جمعی غرب ،به عنوان سخنگوی جوانان طرفدار امام خمینی منعکس می شد.
در پی حمله مفتضحانه تفنگداران نیروی دلتای آمریکا به صحرای طبس، در روز پنجم اردیبشهت 1359 بنا شد تا جهت پیشگیری ازهر گونه حادثه احتمالی ، جاسوسان آمریکایی را در قالب گروه هایی مجزا به مکان های مختلف منتقل کنند.
به همین جهت مسئولیت جابه جایی تعدادی از این جاسوسان به شهید وزوایی و شهید عباس ورامینی محول شد، امری حساس که آنان به خوبی از عهده اجرای آن، برآمدند.
** پیوستن به سپاه پاسداران
همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ره، محسن یک دوره فشرده آموزش چریکی را نیز در سپاه فرا گرفت وسپس در تابستان سال59 به صفوف سپاهیان پاسدار انقلاب پیوست، چندی با سمت فرماندهی گردان مخابرات، در سپاه تهران مشغول به خدمت شد.
به دنبال تجاوز گسترده ماشین جنگی شرق وغرب ساخته بعث عراق به خاک میهن اسلامی در شرایطی که سپاه به جهت کار شکنی های بنی صدر خائن و باند لیبرال ها از حیث تجهیزات، امکانات مادی و جنگ افزار در مضیقه کامل قرار داشت، بنا شد تا نیروهای سپاه با تمام توان به مقابله با تجاوز دشمن بعثی بپردازند.
بر همین اساس در گام نخست 10 گردان رزمی از سپاه سازمان دهی شدند، این امر علیرغم امکانات کم و فقر تجهیزات تحقق یافت و نیروهای سپاه در قالب این 10 گردان رزمی در پادگان امام حسین(ع) پذیرش و مشغول آموزش شدند.
در اوایل اسفند سال1359محسن به فرماندهی گردان نهم از 10 گردان آموزش دیده منصوب شد و بلافاصله حکم مأموریت به جبهه های غرب را دریافت کرد.
فردای همان روز گردان 9 سپاه و فرمانده رشید آن برای مقابله با تهاجمات دشمن اشغالگر راهی منطقه سرپل ذهاب شدند. در آن مقطع فرماندهی محورسرپل ذهاب را سردار شهید غلامعلی پیچک برعهده داشت.
به محض ورود وزوایی و نیروهای گردان تحت امر او قرار شد تا در گام اول گردان نهم ضمن حمله ای چریکی به مواضع و استحکامات دشمن ارتفاعات حساس و سوق الجیشی تنگه کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج کنند.
** آزاد سازی ارتفاعات بازی دراز
در این عملیات محسن علاوه برفرماندهی گردان نهم، مسئولیت محورتنگه کورک تا حد فاصل تنگه حاجیان را نیز خود برعهده داشت و متعاقب آن در اردیبهشت سال1360 طی جلسه توجیهی فرماندهان سپاه منطقه سرپل ذهاب که در آن سرداران بزرگواری همچون شهیدان غلامعلی پیچک و حاج علی موحد دانش حضور داشتند طرح نهایی عملیات آزادسازی ارتفاعات استراتژیک بازی دراز در دستور کار قرار گرفت.
وزوایی در تمامی مراحل شناسایی این حمله مستقیم شرکت داشت و نقش فعالی در طراحی این عملیات ایفا کرد. درهمین ایام بود که دوستی و ارتباط برادرانه بین او سردار بسیجی هوانیروز شهید علی اکبر شیرودی بوجود آمد.
نبرد بازی دراز از دو محور آغاز شد ، فرماندهی محور چپ عملیات را محسن وزوایی و فرماندهی محور راست را شهید محسن حاج بابا عهده دار بودند، در این عملیات از کل نیروهای گردان نهم تنها شش نفر توانستند خود را به بالای ارتفاع 105 بازی دراز برسانند.
محسن ، حاج علی موحد دانش و مابقی نفرات گردان یا شهید شدند یا مجروح و یا اینکه از پیشروی بازماندند. وزوایی با وجود آنکه 3 تیر کالیبر به بدنش اصابت کرده بود همچنان به نبرد ادامه می داد و آنکه با همان 5 همرزم خود موفق شد 350 تن از نیروهای گردان کماندویی ارتش بعث را به اسارات بگیرد.
** شهادت خلبان علی اکبر شیرودی و مجروحیت وزوایی
دراین نبرد نا برابر،سردار بسیجی هوانیروز خلبان علی اکبر شیرودی پس از رزمی بی امان و درهم کوبیدن استحکامات دشمن مظلومانه به شهادت رسید و محسن که خود شاهد سرنگونی بالگرد شهید شیرودی بود از این حادثه به شدت متاثر شد. به دنبال فتح بازی دراز محسن سه روز دیگر هم در منطقه باقی ماند تا ارتفاعات فتح شده تثبیت شود، آن هم در شرایطی که به سختی مجروح شده بود، تیری به فک او اصابت کرده بود و استخوان سمت چپ فک را خرد کرده بود ، وزوایی از ناحیه دست راست براثر اصابت ترکش جراحت سختی برداشت و گوشت و استخوان دستش از بین رفت.
پس از تثبیت خط در جبهه بازی دراز به ناچار جهت معالجه به تهران برگشت در بیمارستان علیرغم آنکه به سختی درد می کشید ولی ناله نمی کرد و در پاسخ به یکی از پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفته بود : آقای دکتر من هر چه بیشتر درد می کشم بیشتر لذت می برم، احساس می کنم از این طریق بیشتر به خدای خودم نزدیک می شوم.
یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد .
جمع آوری : رضا رضائی مجد
اجتمام / 1095 ** 1418
منبع: ایرنا
کلیدواژه: اجتماعي روز شمار دفاع مقدس شهدي محسن وزوايي ما و شهدا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۳۲۲۸۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همکاریهای مشترک محسن تنابنده و احمد مهرانفر؛ زوج همیشه جذاب
هفته گذشته خبری منتشر شد درباره اینکه تولید «پایتخت ۷» به جریان افتاده و قرار است بازیگران اصلی بار دیگر کنار هم جمع شوند.
به گزارش فیلم نیوز، به بهانه این اتفاق مهم، نگاهی داریم به بازیهای مشترک محسن تنابنده و احمد مهرانفر در کنار هم.
استشهادی برای خدا | علیرضا امینی | ۱۳۸۶اولین همکاری مشترک محسن تنابنده و احمد مهرانفر سال ۱۳۸۶ در فیلم «استشهادی برای خدا» ساخته علیرضا امینی اتفاق افتاد. تنابنده در این فیلم نقش روحانی به نام شیخمحمد را داشت و با گریمی متفاوت، بازی درخشانی از خود به نمایش گذاشت. او در در کنار شخصیت رحمت، کارمند مخابرات روستا که احمد مهرانفر نقش او را بازی میکرد، موقعیتهای بامزهای را در فیلم رقم میزدند. ماجرا از این قرار بود که فردی به نام فتحی پس از سالها به آبادیاش بازمیگشت تا قبل از مرگ، از همه مردم ده بخواهد روی کفناش را به نشانه رضایت از او امضا کنند تا در آرامش از دنیا برود.
مردم ده معتقدند بودند که تا همسرش از او رضای نباشد و امضا نکند، فایدهای ندارد. او باید هرطور شده رضایت همسرش را به دست میآورد و در این مسیر شیخ محمد و رحمت هم او را همراهی میکردند. محسن تنابنده علاوه بر بازی در این نقش، در نگارش فیلمنامه «استشهادی برای خدا» هم نقش داشت و از این جهت کاملا به ابعاد مختلف شخصیت شیخمحمد احاطه داشت.
شیخمحمد روحانی مهربانی بود که به واسطه لهجه مشهدی و سادگی و طنز جالبی که در گفتارش بود، حالوهوای فیلم را عوض میکرد. دیالوگهای میان او با شخصیت رحمت بسیار جذاب از آب درآمده و میتوان گفت مقدمهای برای شکلگیری شخصیتهای نقی و ارسطو در «پایتخت» بود. تنابنده برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره بیستوششم فیلم فجر شد.
پایتخت | سیروس مقدم | ۱۴۰۲ تا ۱۳۹۰مهمترین بازی تنابنده و مهرانفر بدون شک در «پایتخت» اتفاق افتاد و این زوج هنری توانستند وجوه دیگری از بازیشان را درقالب یک زوج کمدی به نمایش بگذارند. موتور محرک سریال «پایتخت»، محسن تنابنده بود. نه فقط به عنوان بازیگر که در جایگاه نویسنده و مشاور کارگردان بخش مهمی از بار جذابیت سریال را به دوش میکشید.
با اینحال آنچه بیشتر در ذهنها مانده، بازی او در نقش نقی معمولی است. شخصیتی ساده که در هر فصل خودش را عقل کل میبیند، اما مدام با تصمیمهای اشتباه و رفتارهای عجیبش باعث ایجاد موقعیتهای جالبی میشود. نقی در همان فصل اول «پایتخت» به عنوان شخصیت اصلی شکل گرفت، اما رفتهرفته در فصلهای بعدی تکامل پیدا کرد و مدام بر بار جذابیتش اضافه شد. احمد مهرانفر تا قبل از سال ۱۳۹۰ که با نقش ارسطو در سریال «پایتخت» شناخته شود، در تئاتر و سینما و تلویزیون آثار زیادی از خود به جا گذاشته بود. «درباره الی»، «اقلیما»، «یک عاشقانه ساده»، «استشهادی برای خدا» و … آثار مهم برجا مانده از او بودند.
با این حال، اما نقش ارسطو در «پایتخت»، نقطه عطف کار تصویری او به حساب آمد. زوج نقی و ارسطو با بازی محسن تنابنده و احمد مهرانفر در این سریال به قدری مورد توجه قرار گرفتند که حتی نمیتوانیم تصور کنیم «پایتخت» را بدون حضور یکیشان تصور کنیم. ارسطو پسرخاله نقی بود که از همان فصل اول روی کامیون کار میکرد و به عنوان شخصیتی عاشقپیشه و علاقهمند به ازدواج معرفی میشد.
او روی هر دختری دست میگذاشت ناکام میماند و وضعیت طوری پیش میرفت که دست آخر بازهم تنها بماند. از این رو بخش مهمی از داستان هر فصل پیرامون زندگی او و جدالهایی که با نقی داشت پیش میرفت. نقش ارسطو به قدری در کارنامه مهرانفر اهمیت دارد که خیلیها او را با نام ارسطو میشناسند.
ایران برگر | مسعود جعفری جوزانی | ۱۳۹۳محسن تنابنده و احمد مهرانفر بعد از درخشش به عنوان یک زوج در «پایتخت»، در فیلم «ایران برگر» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی هم همکاری مشترک داشتند. ماجرای فیلم درباره دو خان به نامهای امراللهخان و فتحاللهخان بود که بر سر انتخابات شوراها در یک روستا رقابت میکردند.
تنابنده نقش فتحالله خان را داشت و با گریمی بسیار متفاوت توانسته بود شمایلی از یک خان را ترسیم کند. علی نصیریان نقش امراللهخان را بازی میکرد و احمد مهرانفر در نقش رهام، یک جورهایی مشاور امراللهخان بود. نقشش در این فیلم چندان زیاد نبود و در چند سکانس بازی داشت. گرچه مهرانفر با ظاهری متفاوت به میدان آمده بود و جنس بازیاش فرق میکرد، اما آن زمان خیلیها معتقد بودند شمایل رهام به ارسطو نزدیک است.
علی البدل | سیروس مقدم | ۱۳۹۶سیروس مقدم بعد از درخشش پایتخت در چند فصل، تصمیم گرفت سال ۱۳۹۶ تغییر رویه دهد و به جای ساخت فصل جدید پایتخت سریال کمدی روستایی دیگری به نام «علیالبدل» بسازد. او برای این سریال تعدادی از بازیگران اصلی پایتخت را درکنار بازیگران دیگر قرار داد. ماجرا درباره روستایی بود که دو خان آن با هم اختلاف داشتند و حالا باید برای رسیدگی به امور، یک علیالبدل انتخاب میکردند.
محسن تنابنده در این سریال نقش فردی به نام آقاسی را داشت که در قامت مشاور به میدان میآمد و به هر دو خان مشاوره میداد. احمد مهرانفر هم در این سریال نقش عضو علیالبدل را داشت. آن دو با گریمهایی کاملا متفاوت با «پایتخت» حضور پیدا کردند و شیوه بازیشان هم کاملا با آنچه که در سریال قبلی شاهدش بودیم تفاوت داشت.
«علیالبدل» سریال موفقی نبود. با اینکه مخاطبان زیادی آن را دنبال میکردند، اما نتوانست جای خودش را نزد مخاطبان باز کند و اتفاق مهمی در کارنامه سیروس مقدم رقم بزند. به همین دلیل هم وارد فصلهای بعدی نشد و مقدم مجددا سراغ ساخت «پایتخت» رفت.