آتش تقی پور: تئاتری با موضوع یک شهید تبعات زیادی دارد ممکن است خیلی ها دشمنی کنند
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۲۷۰۴۹۹
ارژنگ امیرفضلی گفت: زمان جنگ یادم است بنابراین این نقش برایم خیلی غریب نبود؛ یادمان نرود و به نسل های دیگر هم گوشزدکنیم که اگر امروز سرحال هستند و از زندگی لذت میبرند به خاطر وجود این شهدا است.
به گزارش مشرق، نمایش «رویای شب دهم اردیبهشت» کاری از میلاد جباری مولانا، دراماتورژ نادر برهانی مرند از دهم اردیبهشت ماه در تالار وحدت کار خود را آغاز کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نمایش تا بیستم اردیبهشت در تالار وحدت و پس از آن در حوزه هنری به اجرا می رود. نمایش «رویای شب دهم اردیبهشت» درباره زندگی تا شهادت شهید محسن وزوایی است که به منظور شرح و بررسی این نمایش میزگردی با حضور عوامل این نمایش، نادر برهانی نادر، ارژنگ امیرفضلی، مهری آل آقا و آتش تقی پور بدین شرح برگزار شد:
*لطفا به عنوان سوال نخست درباره نمایشنامه رویای شب دهم اردیبهشت توضیح دهید اینکه چطور شد به عنوان یک شهید به سراغ شهید محسن وزوایی رفتید چه ویژگیهایی در این فرد مشاهده کردید که شما را جذب خود کرد؟
حمید جباری مولانا: دلیل شکل گیری پروژه رویای شب دهم اردیبهشت شخصیت خود شهید محسن وزوایی بود از یک خاطره شروع شد که من از سردار عسگری یا شاید گلعلی بابایی شنیدم که گفتند وقتی شهید وزوایی به سپاه آمدند و وقتی روز اول یک گردان را به او سپردند با توجه به اینکه وی هم از بچه های بالاهای شهر بوده و حتی گوشه و کنار حرفهایی درباره جوانی و و فرماندهی می زدند!
خیلی شاخصههای منحصر به فردی در شخصیت شهید بابایی دیده می شود. او یک فرد نابغه، نخبه و ورزشکار بوده همه این شاخصه ها در یک نفر جمع شد و امروز ما نمیبینیم کسی که نخبه است عارف مسلک هم میتواند باشد، درحالیکه وی ارتباط نزدیکی با خداوند داشت وی نفر اول شیمی کشور بود همین خصیصه او را از سایر شهدا متمایز کرده است گرچه آنها هم عزیز هستند اما شهید وزوایی در ابتدایی که مطالعه میکردم و پیش تولید کار بود تصور کردم این شهید آنقدر خاص است و شخصیتش منحصر به فرد است که بتوان جنبههای مختلف زندگی او را بررسی کرد.
شهید وزوایی از زمان تسخیر لانه جاسوسی در بین دانشجویان خط امام بودند بعد از آن هم در دانشگاه خیلی فعالیت انجام دادند. همین الان ما بچه هایمان را از کودکی میفرستیم برای کلاس های مختلف اما این فرهنگ در دهه های گذشته چنین جا افتاده نبود اما این جوان آنقدر به روز بود وقتی خبرنگاران خارجی می و درباره تسخیر لانه جاسوسی میپرسند و همه به هم نگاه میکنند اولین کسی که به جرأت پای دوربین های خارجی می نشیند مصاحبه میکند ایشان بوده است.
این فرد آنقدر خاص رفتار و زندگی کرده و ارتباطش با خداوند ساده و بی غل و غش بوده و رابطه خود را با خدا اصلاح کرده خیلی زود مردم هم از او تأثیر میگرفتند ما در زندگی اش میبینیم پرستاری که قرار بود وزوایی را ترور کند و پشیمان میشود و ایدئولوژی اش از هم می پاشد مجاهدی که یکی دو هفته ای او را دنبال میکند و سبک زندگی اش را میبیند باز نظرش عوض میشود اینها همه مستند است و من با آنها ملاقات کردم یا آن عراقی که در بازی دراز به دست او اسیر میشود و از شهید وزوایی تأثیر میگیرد و در ایران میماند و در ایران هم هنوز زندگی میکند وی وقتی درباره شهید وزوایی صحبت میکند اشک در چشمانش حلقه میزند.
*تحصیلات عملی شان نیز بالا بوده...
بله وزوایی نخبه و نابغه و نفر اول شیمی شریف، که از کالجهای مختلف دنیا دعوت نامه دارد اما به همه پشت پا میزند و لباس رزم میپوشد، صیاد شیرازی دربارهاش میگوید که من ایدئولوژیهایش را از یک ارتشبد بیشتر قبول داشتم. الان نمونه امروزیاش آیا میتواند عارف مسلک باشد؟ آیا واقعا نخبههای ما امروز که به این مقام می رسند میتوانند ارتباطشان با خدا را هم حفظ کنند؟ این شاخصه منحصر به فرد وزوایی است او توانست این اتفاق را رقم بزند و با همین اتفاق هم میتواند دیگران را جذب خود کند.
به نظرم ما کار کوچکی کردیم و برای امثال شهید وزوایی هم باید همین کار را انجام دهیم. فکر میکنم یک رمز در زندگی شهید وزوایی هست که ما تلاش کردیم این رمز را نشان دهیم این رمز اصلاح رابطه خود با خدا است این نکته توانست وزوایی را پله پله بالا ببرد تمام تحول وزوایی در سه سال اتفاق میافتد از سال 57 تا 61 که به شهادت می رسد قبل از آن او هم عین ما بود یک آدم ماورایی نبود یک شخصیت امروزی است که مابه ازایش شاید در جامعه امروز ما هم باشد.
من گاهی نگاه میکردم که یک جوان بیست و یک ساله مثلا خودم در سه سال چه کارهایی میکند و وزوایی در 21 سالگی چه کرد؟ آیا جوانان امروز ما که خیلیها هم در رشتههای خود نخبه هستند این رمز در زندگی شان اتفاق بیافتد چه میدانهایی را در دست میگیرد.
محسن وزوایی در21 سالگی فرمانده یک تیپ میشود، ورزش و ارتباط او با خانواده و رفقایش همه خوب است. وی هر پنجشنبه با دوستانش قرار سینما داشته و فیلم تماشا میکردند، وی درگیر روزمرگی هم هست اما در کنار این روزمرگیها یک جایی برای ارتباط با خدا هم باز کرده و این ارتباط باعث شده پلهها را بالا برود.
یک نکته دیگر در زندگی او آرامش خاصی است که حتی در حین بیماری و مجروحیت داشت این آدم به زبان یک پرستار منافق میگوید که من هر کار میکردم به او مسکن بزنم قبول نمیکرد که دردش آرام بشود در وصیت نامه اش هم میگوید که ولله من از این درد لذت میبردم، این آدم به حدی رسیده که درد را با لذت میپذیرد اینها برای ما سخت است گاهی شاید هم بگوییم که شعار است.
بنابراین ما در انتهای نمایش یک پلانی قرار دادیم فردی هست که ایدئولوژیاش مشخص است و با این ایدئولوژی میخواهد یک سری شعارها را از بین ببرد همین اتفاق هم میافتد که ما از زبان آن پرستار میگوییم که این فرد در حین درد لذت میبرد، اگر این شعار است دیگر درد کشیدن که شعار نیست این فرد به درجهای رسیده که به نظر من ارزش داشت این کار و طرح را شکل دهیم و ما هم کار کوچکی کردیم بلکه باید دوستان هنرمندانمان امثال وزواییها را به نسل جوان نشان دهند.
*براساس مستندات و گفت وگوهایی که با اطرافیان و آشنایان شهید داشتید ، شاید کمتر اطلاعات نسبت به شهید وزوایی وجود داشته، آیا اجازه خاصی از خانواده ایشان برای این کار گرفتید و صحبتی با آنها داشتید؟
جباری مولانا: بله ما ملاقاتهای پی در پی با همرزمان شهید داشتیم بهرحال بخشی از نمایش ما به اتفاقاتی بازمیگردد به اتفاقاتی که برای این شهید در جبهه افتاد حتی دقیقا ما صبح روز ده اردیبهشت را به نمایش میگذاریم الحمدلله ما در ارتباط با شهدایمان مستندات کم نداریم چون اسناد خیلی پویا و زنده موجود است آدم هایی که خودشان همین الان تاریخ مصور هستند و وقتی ما جلویشان حرف میزنیم اگر ده دقیقه از تاریخ شهادت بگذرد به تاریخ دقیق اشاره میکنند.
بنابراین در حوزه جبهه و جنگ همرزمان خیلی کمکمان کردند درحوزه سبک زندگی پدر و مادر شهید به رحمت خدا رفتند و باز جای افسوس است که طبق آمار بنیاد شهید تنها هفت درصد پدر مادرهای شهدا زنده هستند و این سبک زندگی آنها است که درحال از بین رفتن است بنابراین متأسفانه پدر مادر شهید وزوایی درقید حیات نبودند اما بهرحال برادر بزرگتر ایشان عبدالرضا وزوایی و برادر کوچکترشان خیلی راهنماهای خوبی برایمان بودند عکسها و فیلم ها و مسائل مختلف درباره محسن وزوایی دراختیارمان قراردادند.
البته کتاب گلعلی بابایی به نام ققنوس فاتح هم خیلی به من کمک کرد ایشان تعلق خاطر هم به شهید وزوایی دارند اما بهرحال سعی کردم به آن هم اکتفا نکنم و شخصا با خانواده ایشان و دوستان و همرزمانشان چندین مرتبه ارتباط داشتم روز اول کارمان هم خانواده ایشان حضور داشتند، نمایشنامه را هم خواندند و اصلاحیه هم داشتند و کلام به کلام را بررسی کردند و دو مرتبه ما کار را اصلاح کردیم و به اینجا رسید.
*هر کدام از شخصیت هایی که در این نمایش انتخاب شدند بر چه اساسی انتخاب شدند آیا خودشان علاقه مند شدند یا اینکه در قالب یک نمایش صرف بوده؟تکنیک نمایش به چه صورت بود؟
جباری مولانا: البته به نظر من درباره انتخاب خود بازیگران خودشان صحبت کنند بهتر است پیرامون بحث تکنیکها باید بگویم که من دانش آموخته سینما به صورت آکادمیک هستم و الان هم مشغول به درس هستم در دانشکده هنر و انقلاب اسلامی بسیج اما به صورت تجربی هم چندین سال است که تئاتر کار میکنم.
در این کار ما در اصل بخشهایی از یک فیلم سینمایی هم ساختیم که آقای امیرفضلی و دوستان دیگر هم زحمت کشیدند و در آن جمع دو روز فیلمبرداری هم با مشقتهایی در شهرک سینمایی دفاع مقدس حضور داشتند بنابراین ما تکنیک تلفیق فیلم و تئاتر اتفاق شاخص کار ما است و حس کردم با توجه به اینکه بخشهایی از نمایش ما در خط مقدم جبهه اتفاق می افتد مخصوصا لحظه شهادت ایشان فیلم بهتر از تئاتر بیانگر کار می شود.
به همین دلیل ما لحظه شهادت شهید وزوایی را به صورت فیلم سینمایی تولید کردیم بنابراین تکنیک تلفیق فیلم و تئاتر یکی از اتفاقات این نمایش بود و بحث بلک لایت که طراحی یک کار نوین است را بهره بردیم.
اما درباره نحوه انتخاب دوستان باید بگویم که آقای امیرفضلی شباهت عجیبی به شهید وزوایی دارند و به نظرم ایشان از همان اولین گزینهها برای کار بودند ایشان به زعم من شبیه ترین کسی بود که در دوستان بازیگر برای نقش شهید وزوایی دیده میشد. خیلی خوب است که ایشان در کنار ما هستند من هم فقط همین را بگویم که ارژنگ امیرفضلی کمدین مطرح و معروف سینما و تلویزیون کشور وقتی که بر تخت بیمارستان بود و از عمل جراحی خلاص شده بود آنجا به ما پاسخ مثبت دادند، شاید این را به خودش هم نگفتم و من خوشحال شدم از این اتفاق شاید کسی دیگر بود میگفت فعلا درگیر بیمارستان هستم اما اینکه تا ما گفتیم شهید وزوایی باشید و همان جا میگوید که من به او فکر میکنم این یعنی ابتدای اینکه بهرحال ایشان علاقهای به این مسائل دارد.
دیگر بازیگران آقای آتش تقی پور و دیگر هنرمندان هم دلی پای کار آمدند یعنی با تمام اعتقاد و ایدئولوژی و داشتههای معنوی پای کار آمدند.
*آقای امیرفضلی شما هم بگویید که مواجهه با این شخصیتها با توجه به اینکه زمان هم گذشته و در تجربه روزمره نیستند، در درجه اول برای خودتان چه نتیجهای داشت آیا این شخصیت شما را درگیر کرد و در نهایت چه تأثیری بر شما گذاشت؟
ارژنگ امیرفضلی: البته این جریان به نظرم خیلی هم دور نیست اگر یک جوان 25 ساله را میگفتند این نقش را بازی کن برایش دور بود اما برای من نه که متولد سال 49 هستم و زمان جنگ هم یادم است بنابراین برایم خیلی غریب نبود امروز هم ما باید اینکارها را انجام دهیم تا یاد شهدا را زنده نگه داریم و یادمان نرود و به نسل های دیگر هم گوشزدکنیم که اگر امروز سرحال هستند و از زندگی لذت میبرند به خاطر وجود این شهدا است این کارها را تمام کشورها برای رزمندگانشان انجام میدهند و ما هم جزو وظایفمان است که انجام دهیم.
اما درباره ایفای نقش خودم اول بگویم که من کمدین نیستم بازیگرم و اگر نقش جدی به من بدهند من نقش جدی بازی میکنم و اگر نقش کمدی بدهند کمدی بازی میکنم کمااینکه نقش کمدی هم زیاد داشتم نقش جدی هم موتزارت در سالن اصلی، سریال تبریز در مه هم بود البته کارگردان هم باید دست و دلش میلرزید که این نقش را به من بدهد و این اتفاق هم افتاد تا روزی که من رفتم و نقش را خواندم او لرزش کم شد.
من در بیمارستان که بودم و حالم خیلی بد بود اصلا جواب تلفن نمیدادم دو روز بود از اتاق عمل بیرون آمده بودم، برحسب اتفاق تلفن جواب دادم و به من گفتند یک کار تئاتر است من هم گفتم حالم خیلی بد است و در بیمارستان هستم بنابراین تلفن را قطع کردم و جواب ندادم فردایش آقای جلیلی متن را برای من بیمارستان آورد و بعد گفت ببخشید من فکر نمیکردم آنقدر حالتان بد باشد بعد او گفت متن را برایتان میگذارم هر زمان حالتان بهتر شد بخوانید بعد من پرسیدم حالا چه نقشی هست و او هم گفت یک شهیدی به اسم شهید وزوایی .
همان موقع من در دلم گفتم که میآیم اما به آنها نگفتم چون نقش خیلی خاص بود هر بازیگری دوست دارد نقش های متفاوت و خاص بازی کند این جزو آرزوهای هر بازیگری است متن را هم نخواندم تا روزی هم که رفتم مطمئن بودم که میروم این را میگویم که آقای جباری گفتند متن را خواند من هم دروغ گفته بودم متن را نخوانده آمدم و قبول کردم.
*آیا چالش خاصی با این شخصیت داشتید یا خیلی حرفهای با او برخورد کردید؟
امیرفضلی: بهرحال هر بازیگری با نقشش چالش دارد در تنهاییاش فکر میکند در موقعیت خاص چه عکس العملی نشان میدهد حتی همین الان در صحنه هم کامل نشدم مدام تغییراتی میدهم نتایج جدید میگیرم و تصحیح میکنم خصوصا در تئاتر این اتفاق زیاد میافتد مدام چالش و سروکله زدن اتفاق میافتد چون از بیرون کسی چیزی نمیبیند اینها در ذهن بازیگر اتفاق می افتد.
*آقای تقی پور شما هم توضیح دهید ؟ نقش پدر شهید را ایفا کردن چه حسی دارد و شما چه احساسی داشتید؟
آتش تقی پور: من ابتدا تشکر میکنم از کارگردان که به این حوزه سخت وارد شده و به نظرم خط شکنی هم کرده چون این جور کارها یک مقدار سهل ممتنع است هم به نظر آسان میآید و هم آنقدر هم آسان نیست چون پرداختن به یک شهید تبعات زیادی دارد ممکن است خیلی ها دشمنی کنند و بگویند نباید اینطور باشد اما واقعیت تبریک میگویم که ایشان قدم در این مسیر گذاشتند و امیدوارم این بابی بشود که مجدد زندگی شهدا به تئاتر راه پیدا کند.
منتها پرداختن به مقوله شهید چون ما معمولا آدم ها را به ویژه در سینما به آدم های خوب یا بد تقسیم میکنیم یا یک آدم انقدر خوب است که هیچ ایرادی ندارد یا خیلی بد است راجع به شهید هم همین تفکر هست با اینکه مقام شهید واقعا والا است اما باید به عنوان انسان بررسی کرد و نبریم او را در رده ای که او یک آدمی بود که تمام راهها را درست رفته گرچه درباره شهید وزوایی همینطور هم هست .
من زمانی خاطرات شهید را میخواندم اصلا پذیرفتن یک آدم بیست ساله به عنوان فرمانده خیلی سخت است گرچه ما در همین جبههها شهردار 14ساله داشتیم و از صحبت کردنش انگار 50 سال دارد، گاهی آدم در شرایطی قرار میگیرد که سنش جهش میابد و تفکرش تغییر میکند، درباره شهید وزوایی هم من تصورم این است که علاوه بر اینکه داشتهها را داشته و شرایط صادقانه جنگ و افراد مختلف که سرراه او قرار گرفتند و دیدند عملا این جانفشانی را وی هم قاعدتا تبدیل به چنین شخصیتی شده که برای آدم شاید باور پذیر نباشد که بگوییم درد را علاوه براینکه احساس نکند از آن احساس لذت بکند.
ما صحنه ای هم در این نمایش داریم که شهید وزوایی و همراهش تیر خوردند اما نمیدانند تیر خوردند، حیف است که این ارزشها به نمایش گذاشته نشود و من خودم واقعا خوشحالم که دراین پروژه فعال هستم گرچه دوست داشتم بیشتر از اینها مثمرثمر شوم همه وقت بیشتری داشتیم خودمان هم مطالعه میکردیم گرچه مطالعه هم شده اما ما هم دوست داشتیم سهم بیشتری داشته باشیم شعری هم میخوانم که البته در نمایشنامه نیست اما اینها را خودم کنکاش کردم.
بهرحال من در خدمت این کار هستم و یکی از وظایف من است که با این اتفاقات در مملکتم سهیم باشد خودم هم شانس نیاوردم به جبهه بروم البته چند بار اوایل جنگ نزدیکیهای پادگان رفتیم همان دوروبرها زمان جنگ اسم مینوشتند من هم با اینکه بازیگر رسمی وزارت ارشاد بودم رفتم و اسم نوشتم از شانس بد اسمم درنیامد که مستقیم به جنگ و جبهه بروم بهرحال اینها وظیفه است و این برایم اعجاب انگیز است که انسان در این سن کم آنقدر به خودسازی و اعتقاد رسیده باشد که کارهای خیلی بزرگ انجام دهد اما بهرحال یک چیزهایی برای من مطرح است که در زندگی شهید وزوایی خواندم یک جاهایی او برخوردهایی حتی با فرماندهان جبهه پیدا میکردند من هم بودم آن صحنه را صددرصد میگذاشتم البته هم در کار در همه چیز با هم موافق نیستیم.
البته من جریان بازی دراز را که میخواندم کاری هم با امدادهای غیبی نداشته باشیم، خواستن اینها خیلی مهم است اینها خواستن که امداد غیبی به آنها کمک کند این توان انسان است که به تفکری برسد که به جز خدا نبیند والا مرگ چیزی نیست که آدم خیلی راحت هم ببیند اینکه ما در راهی قدم بگذاریم و سرمان بشکند و خونمان بریزد ارزش پیدا میکند نه اینکه انسان برای ارزش پیدا کردن کاری میکند اما اینکه راه را مقدس میداند خیلی مهم است.
بنابراین روحیه ارزشمندی دفاع از مملکت باید راه به مدارس و دانشگاه ها راه پیدا کند تا فراموش نشود.
*خانم آل آقا شما هم درباره نقشتان توضیحی بدهید؟ انتقال دادن نگرانیهای یک مادر شهید چقدر مهم است؟
مهری آل آقا: این انتقال دادن را باید از دیگران پرسید اما من باید بگویم که از سن کم این نقش مادر را به من دادند با اینکه من هیچوقت بچه نداشتم تا به امروز هم ندارم اما همیشه نقش مادر و مادربزرگ را داشتم و همیشه هم بازخورد بوده که این نقش را خوب ایفا کردم من فکر میکنم این حس را خداوند به انسان میدهد حتما نباید فرزندی داشته باشیم این حس در تمام زنان وجود دارد حتما نباید شیری را مادری به بچهای بدهد تا این حس گذشت و ایثار و مهربانی را داشته باشد.
من گاهی خودم شوخی میکنم که از وقتی قنداق داشتم نقش مادری را برایم کنار گذاشتند یک بار از یک کارگردانی دراین باره سوال کردم وی ابتدا فکرکرد به خاطر سن میگویم اما من گفتم که به سن و سال حساسیتی ندارم اما چرا به من همیشه نقش مادر را دادند اما او گفت شاید چون شما صورت و چشمان مهربان مادرانه دارید وگرنه ما مادر هجده ساله هم داریم که بچه کوچک دارد بهرحال من خیلی خوشحالم که این افتخار را داشتم این نقش را داشته باشم البته مادر شهید تا به حال چندین و چند بار بوده ام در برنامه خط ویژه که من مادر شهدای مختلف هستم شاید با این کارم تا حد کمی توانسته باشم دینی را ادا کنم.
*آقای جباری لطفا توضیح دهید که آیا کار به سفارش سپاه پاسداران است یا اینکه تنها مورد حمایت قرار گرفته است و سوال دیگر اینکه روزانه صندلی های زیادی در سایت تیوال رزرو شده اینها سازمانی و نهادی آیا رزرو شده یا خیر؟
مطلب اول این کار سفارش مجموعهای نیست اما مورد حمایت موسسه شهید همت است که از آن پشتیبانی و تهیه کندگی میکنند جناب آقای محسن فرجی مدیرعامل موسسه شهید همت که از ایشان هم تشکر میکنم .
اما اینکه سایت تیوال خریداری میشود مشخص است البته طبق روال همه نمایشها تعدادی از بلیط هایمان را برای مجموعهها ارائه میکنیم.
*درباره آقای زندگانی و نقش کوتاهی که داشتند هم توضیح بفرمایید؟
آقای زندگانی متأسفانه به دلیل مشکل جسمی که داشتند نتوانستند ما را در کار همراهی کنند متأسفانه روزهای آخر و نزدیک اجرا درد معده ایشان عود کرد و این اتفاق افتاد بنابراین به همان کلیپ اکتفا کردیم درحالیکه در همان صحنه که دوستان بازی میکنند هم ایشان بازی داشت اما متأسفانه به این دلیل کار مقداری تغییر کرد و نقش ایشان تقسیم شد فعلا هم قصد جایگزین ایشان مطرح خواهد بود چون بهرحال دو نفر خیلی اذیت میشوند بار سنگینی روی دوش دوستان است.
امیرفضلی: من روز اولی که دفتر آقای جباری آمدم به ایشان گفتم که شما میدانید من هم کلاس برادر کوچک شهید وزوایی بودم؟ اما ایشان تعجب کرد و اظهار بی اطلاعی کرد این خیلی برایم جالب بود حتی من عکس هم با ایشان دارم.
آل آقا: حال یک نکتهای که برای خود من جذاب بود اینکه اخوی شهید به من گفتند که مادر شهید وزوایی زمانی که ایشون به شهادت میرسد 51 سالشان بود و من 51 سالم الان هست و ایشون سیده بودند و من هم سیده هستم این خیلی برایم جالب بود.
*جناب جباری از آن ابعادی که درباره زندگی شهید به صحنه درآوردید آیا اولویت های زندگی ایشان را مدنظر قرار دادید به جز بحث روز شهادت فکر نمیکنید مسائلی بوده که غفلت شده باشد؟
جباری مولانا: ابتدا برای همین این مباحثی که مطرح شد بگویم که من کلا دست خود شهید وزوایی را در تولید کار خیلی زیاد دیدم.
اما درباره ابعاد زندگی شهید وزوایی ما تلاش کردیم ابعاد مختلف زندگی ایشان را که قابلیت بیشتر و جلوه بصری داشت نشان دادم گرچه به نظرم تئاتر است و محدودیتهای خاص خود را دارد باز من در تلاشم با همراهی دوستان چون ما بخشهایی از فیلم ایشان را هم تولید کردیم امیدوارم در آینده نزدیک فیلم ایشان را هم تولید کنیم.
*پس شرایط پیش بیاید آمادگی دارید
بله بهرحال تیم ذهنش دیگر درگیر شده و بازیگران هم آماده هستند فکرمیکنم شاید اگر فیلم بود حرف شما یک مقدار میتوانست جنبه نقد داشته باشد اما در تئاتر واقعا محدودیت هایی در زمان و مکان وجود دارد بهرحال نگاه بصری و ملموس کردن کار سخت است اما تلاش کردیم جنبههای مهم زندگی ایشان را با مشورت خانواده و دوستان کار کنیم حتی من سوالی از برادرشان پرسیدم که دوست دارید چه بخشی از زندگیشان دیده شود از دوستانشان پرسیدم چه چیزهایی از ایشان مهم است اتفاقات متعددی این پروژه داشت جنبههای مختلفی را میتوانستیم بررسی کنیم که هر کدام شاید یک نمایش است.
یک نکته دیگر درباره زندگی شهید ارتباط خود ایشان با مادرشان بود متأسفانه تنها شهید وزوایی نیست خیلی شهدا هستند که ما از آنها الگو نگرفتیم من خیلی دغدغه دارم یک فیلمساز آمریکایی به ایران آمده بود و ما در دانشکده با او صحبت میکردیم من طرح فیلمم را به او درباره یکی از شهدا ارائه کردم که شهید شاخصی هم بودند زندگی ایشان را برایش گفتم این فرد رو به یکی از اساتید من کرد و گفت واقعا این شخصیت واقعی است؟
این استاد هم گفتند بلة، ایشون یکی از شخصیتهای کشوری ما بوده است این خارجی گفت اگر این فرد یک آمریکایی بود من غذا نمیخوردم پول غذایم را کنار میگذاشتم تا این فیلم را بسازم. ما از این شخصیتها کم نداریم متأسفانه یک نسل و سبک زندگی را داریم از دست میدهیم من به آقای شهیدی بنیاد شهید هم گفتم که وقتی هفت درصد خانواده شهدا ماندند یعنی یک دستگاه تربیتی درحال از بین رفتن هستند آدم هایی تربیت کردند که در بیست سالگی و هفده سالگی غوغا کردند دل به دریا زدند اتفاقات بزرگ رقم زدند همین الان جوان 21 ساله ما یا درگیر پلی استیشن یا موبایل و چیزهای دیگر است واقعا 21 سال فرماندهی یک تیپ جنگی که صدام برایش جایزه تعیین کند کار بزرگی است بعد تمام ارتشبدهای آن زمان بگویند که طرح های این جوان را قبول دارند امیدوارم به روزی برسد که حداقل مسئولین فرهنگی فکر کنند که به شیوه دیگر که برای جوان امروز قابل قبول باشد و پای کار بیاید امسال فیلم هایی که در این سال های اخیر میبینیم توسط کارگردان های جوان ساخته می شود و تأثیرگذار است ف بیشتر شود.
مثلا بحث ترور ایشان توسط منافقین که هر کدام به نحوی قبل از اینکه به ترور برسد به دلائل مختلف پاشیده شد این خودش یک درام شکل گرفته است.
*درباره انتخاب خانم چرخنده هم بفرمایید؟ البته قرار بود ایشان خودشان هم در این میزگرد حضور داشته باشند؟
بله عذرخواهی کردند قرار بود تا همین ساعتی پیش هم ایشان باشند منتها مشکلی برایشان پیش آمد حتی گفتند تلفنی تماس بگیرند و عذرخواهی کنند . بهرحال حضور خانم چرخنده در کار ما با توجه به شخصیتی که دارند کمی ایدئولوژیک است به دلیل اینکه پرستاری که نقششان را ایفا میکنند و آن فرشته و آن پیرزن، حتی در قالب یک عکس در تصویر می آیند و می روند مخصوصا این پرستار که در وصیت نامه شهید درباره او صحبت شد تا چندین سطر خود شهید درباره تحول این پرستار نوشته آنقدر مهم بود که به نظرم آمد کسی که خودش هم تغییر ایدئولوژیک هم داده که شاخص است در این حوزه ایشان مناسب ترین گزینه به نظر من بودند که الان هم ما را همراهی میکنند.
*نکته پایانی؟ آقای امیرفضلی انشالا برای شما بهبودی حاصل شده؟
بله خدا را شکر من از بیمارستان مرخص شدم آژانس گرفتم و رفتم سر فیلمبرداری. به من گفتند که تو دیوانه هستی مرا به زور به خانه بردند و فردایش هفت صبح سر کار بودم.
*خدا را شکر. جناب جباری شما خودتان هم برای بعد از این کار برنامه ای دارید؟
بله انشالا تلاشم این است که فیلم سینمایی را شروع کنم که موضوعش هم پیرامون همین جنگ و یکی از فرماندهان جنگمان است.
منبع: فارسمنبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۷۰۴۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رفلاکس معده؛ نشانهها، علل و راههای درمان آن
فرارو- شاید کسی نباشد که در طول زندگی خود برای یک بار هم که شده با مشکلی به نام رفلاکس معده که معمولاً با سوزش سر دل یا ترش کردن شناخته میشود، مواجه نشده باشد. واقعیت این است که رفلاکس معده دومین مشکل شایع گوارشی است که بیش از ۴۰ درصد از مردم را گرفتار خود کرده است. این عارضه هنگامی رخ میدهد که محتویات اسیدی معده به سمت مری بازگردد و علت آن نیز معمولا مربوط به کارکرد نادرست عضله تنگ کننده تحتانی مری (اسفنکتر) است. به گزارش فرارو؛ به طور دقیق رفلاکس معده به چه معناست و علائم آن چیست؟ رفلاکس معده به چه دلایلی رخ میدهد و چه عوارضی دارد؟ رفلاس معده چگونه تشخیص داده میشود و از چه روشهایی برای درمان آن استفاده میشود؟ اگر شما نیز به دنبال پاسخ این سوالات هستید، با ما همراه شوید تا اطلاعات جامعی را درباره رفلاکس معده در اختیار شما قرار بدهیم.رفلاکس معده چیست؟ رفلاکس معده یک بیماری گوارشی شایع است که باعث سوزش معده در ناحیه تحتانی قفسه سینه میشود. در این بیماری که در میان مردم به نام ترش کردن معده شناخته میشود، رفلاکس معده زمانی اتفاق میافتد که محتویات معده (شیره معده حاوی اسید) به مری باز میگردد. به برگشت اسید معده به مری «رفلاکس معده به مری» (GERD) گفته میشود که حالت مزمن رفلاکس اسیدی معده است. این بیماری زمانی اتفاق میافتد که عضله تنگ کننده اسفنکتر تحتانی مری (LES) ضعیف شود یا آسیب جدی دیده باشد. وظیفه اسفنکتر تحتانی مری جلوگیری از حرکتِ رو به بالای غذا از معده به مری است؛ بنابراین وقتی غذا از این قسمت عبور کند و وارد معده شود، این دریچه بسته میشود تا مانع بازگشت غذا و اسید معده به مری شود. در صورت درست کار نکردن این دریچه یا بسته نشدن کامل آن آب گوارشی و محتوای معده به مری بازمیگردد و رفلاکس معده رخ میدهد. با این حال رخ دادن این اتفاق همیشه به معنای وجود بیماری نیست؛ حتی رخ دادن گاه و بیگاه آن طبیعی است. اگر علائم بازگشت اسید معده به مری دو بار در هفته اتفاق بیافتد، شما به بیماری ریفلاکس معده مبتلا شدهاید که به آن بیماری بازگشت اسید معده به مری نیز میگویند. رفلاکس معده دومین بیماری شایع گوارشی است که براساس آخرین آمارها حدود ۴۴ درصد از افراد را درگیر میکند. این آمارها نشان میدهد که بیشتر این افراد حداقل یکبار در ماه احساس سوزش سر دل را تجربه میکنند و ۲۰ % افراد نیز علائم رفلاکس معده به صورت هفتگی را دارند. رفلاکس معده چه علائمی دارد؟ علائم رفلاکس معده برحسب اندام و عضوی که تحت تأثیر اسید معده قرار میگیرد، متفاوت است. همه انسانها علائم یکسانی را تجربه نمیکنند. علائم رفلاکس معده از خفیف به شدید دستهبندی میشوند و معمولاً بعد از خوردن غذا (بهخصوص غذای تند یا چرب) و هنگام دراز کشیدن یا خم شدن بروز پیدا میکنند. از علائم رفلاکس معده میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ۱. درد یا سوزش سر دل: که با احساس سوزش در قفسه سینه همراه است، این سوزش ممکن است به گلو نیز برسد.
۲. احساس مزه تلخ یا ترش در گلو: در برخی موارد ممکن است بخشی از غذا یا مایع موجود در معده نیز به دهان بازگردد.
۳. سوءهاضمه: که با درد و ناراحتی در بالای شکم همراه است. احساس ناراحتی معده، داشتن حالت تهوع و استفراغ و احساس سیری آزاردهنده از علائم سوءهاضمه است.
۴. اشکال در بلع: در برخی از موارد فرد دچار مشکل در بلع میشود که گاه در تنفس فرد اختلال ایجاد میکند.
۵. باد گلو و آروغ زدنهای مکرر: عضله اسفنکتر که در بالای مری قرار دارد، به دلیل حرکت گاز از میان این مسیر به ارتعاش درمیآید و درنتیجه صدا تولید میکند.
۶. گلودرد: در واقع این اسید معده است که گلو را تحریک میکند و سبب ایجاد درد میشود. گلودردی که مدتدار است و از بین نمیرود، مهمتر از همه اینکه همراه با نشانههای سرماخوردگی نیست.
بعضی بیماران مبتلا به رفلاکس ممکن است علائم دیگری هم داشته باشند که این علائم و نشانهها عبارتاند از:
ــ درد در زیر جناغ سینه
ــ گیر کردن غذا
ــ حالت تهوع یا استفراغ (بهخصوص هنگام صبح)
ــ جمع شدن بیش از حد بزاق در دهان و سرفههای مکرر بدون علت
ــ تلخ شدن دهان و برگشت آب و مواد غذایی از معده به دهان
ــ بوی بد دهان
ــ کاهش وزن بدون علت
ــ مدفوع خونی یا سیاه یا استفراغ خونی
ــ پف کردن
ــ سکسکهای که از بین نمیرود. علت رفلاکس معده چیست؟ زمانی که معده رفلاکس میشود، درواقع اسید معده به مری باز میگردد، این بازگشت اسیدی در معده میتواند به مری صدمه وارد کند و مشکلاتی را در بلع برای فرد ایجاد نماید. در بسیاری از موارد که این بیماری جدی گرفته نمیشود و رفلاکس فرد را درگیر سرفههای شدید و خشونت صوت کند، رفلاکس ممکن سبب پدید آمدن سلولهای ناهنجاری شود که میتواند زمینهساز ابتلا به سرطان مری شود. رفلاکس ممکن است به دلایل مختلفی رخ بدهد که شایعترین آنها عبارتاند از:
۱. عملکرد نادرست اسفنکتر تحتانی مری: هنگامی که شما غذا را فرو میبرید، اسفنکتر تحتانی مری؛ یعنی گروهی از عضلات دایروی اطراف قسمت تحتانی مری شما باز میشوند و به غذا و مایعات اجازه پایین رفتن به سمت معده را میدهند؛ سپس دوباره بسته میشوند. با این حال چنانچه این دریچهها غیرطبیعی باز و یا ضعیف شوند، اسید معده میتواند به مری شما برگردد و منجر به سوزش سر دل به طور مکرر شود. این برگردانده شدن ثابت اسید میتواند جداره مری شما را تحریک کند و به التهاب مری منجر شود (ازوفاژیت). با گذشت زمان التهاب میتواند تمام جداره مری را پوشش بدهد و به عوارضی مانند خونریزی، تنگی مری و یا مری بارت (یک بیماری پیش سرطانی) منجر شود.
۲. فتق حجاب حاجز: یکی از علتهای شایع بیماری ریفلاکس اسید معده اختلالی به نام فتق هیاتال یا فتق حجاب حاجز است که در معده ایجاد میشود. این عارضه زمانی ایجاد میشود که قسمت فوقانی معده و دریچه تحتانی مری به سمت بالا و دیافراگم حرکت میکنند، عضلهای که شکم را از قفسه سینه جدا میکند. بهطور معمول دیافراگم به حفظ اسید در معده کمک میکند و اگر کسی فتق هیاتال داشته باشد، ممکن است اسید به سمت بالا و مری حرکت کند؛ بنابراین باعث بروز علائم بیماری ریفلاکس خواهد شد.
۳. عملکرد نادرست عضلات معده: گاه با انقباضات کند معده و به تاخیر افتادن تخلیه محتویات معده درون رودهها این مشکل پدید خواهد آمد؛ همچنین اگر حرکات دودی شکل معده دچار خلل و اشکال شوند، رفلاکس رخ میدهد.
۴. پُرخوری: زیادهروی در مصرف غذا نیز میتواند عاملی برای بروز رفلاکس و سوزش معده شود؛ بهویژه اگر بعد از خوردن غذا فورا بخوابید، این مشکل بیشتر به سراغ شما خواهد آمد.
۵. برخی بیماریها و داروها: مبتلایان به بیماری آسم و نیز مصرف کنندگان داروهای ضدالتهاب غیر استروئیدی مانند آسپرین، ایبوپروفن و ناپروکسن نیز ممکن است دچار رفلاکس معده شوند.
۶. مصرف برخی مواد غذایی: مصرف برخی از غذاها که میتواند عامل رفلاکس یا تشدید کنندهی آن محسوب شود، عبارتاند از:
ــ مصرف الکل
ــ مصرف چای
ــ خوردن قهوه
ــ نوشیدن نوشابههای گازدار
ــ نوشیدنیهای حاوی کافئین-شکلات
ــ خوردن مرکبات (نارنگی، پرتغال، گریپ فروت)
ــ مصرف گوجه فرنگی، رب و سس گوجه فرنگی
ــ مصرف زیاد غذاهای تند و ادویهدار
ــ خوردن غذاهای پرچرب عوامل خطر ابتلا به رفلاکس معده شرایطی که میتواند خطر ابتلا به رفلاکس معده را افزایش بدهد، شامل موارد زیر است:
ــ اضافه وزن یا چاقی
ــ خوردن تنقلات نزدیک به زمان خواب
ــ سیگار کشیدن
ــ باردار شدن
ــ تاخیر در خالی شدن معده
ــ داشتن رژیم غذایی کم فیبر
ــ تحرک نداشتن و ورزش نکردن
ــ مصرف زیاد نمک در وعدههای غذایی
برای رفلاکس معده چه زمان به پزشک مراجعه کنیم؟ در صورت داشتن درد در قفسه سینه بهویژه اگر دچار تنگی نفس یا درد در ناحیه فک یا بازو نیز هستید، فورا به دنبال مراقبتهای پزشکی باشید؛ زیرا ممکن است اینها علائم و نشانههای حمله قلبی باشد. همچنین درصورتی که علائم ریفلاکس معده را به صورت شدید یا مکرر تجربه کردید یا بیش از دو بار در هفته از داروهای بدون نسخه برای درمان سوزش معده استفاده کردهاید و همچنان بهبود نیافتهاید، حتما به پزشک مراجعه کنید.
رفلاکس معده چگونه تشخیص داده میشود؟ پس از مراجعه فرد به پزشک و معاینه فیزیکی و بررسی علائم ظاهری در صورتی که پزشک به عارضه رفلاکس معده مشکوک باشد، از روشهای زیر برای تشخیص دقیق استفاده خواهد کرد: ۱. آندوسکوپی فوقانی: در این روش پزشک یک لوله باریک را با دوربین از راه گلو وارد مری میکند و به بررسی دقیق مری و معده میپردازد. اگر فرد به رفلاکس معده دچار باشد، معمولا با آندوسکوپی همه چیز طبیعی به نظر میرسد؛ اما مواردی همچون التهاب مری تشخیص داده میشود یا ممکن است نیاز به نمونهبرداری برای بررسی ابتلا به بیماری بارت باشد.
۲. تست PH: در این روش یک مانیتور کوچک از طریق لوله نازک و از راه بینی یا دهان به داخل مری هدایت میشود، درحالی که به دستگاه ثبت کننده همراه بیمار متصل است زمان و مدتی را که اسید معده به داخل مری برمیگردد، ثبت میکند. روش دیگر استفاده از کپسول است که طی آندوسکوپی داخل مری قرار داده میشود و PH مری را در زمانهای مختلف ثبت میکند و پس از دو روز از طریق مدفوع دفع میشود.
۳. فشارسنج مری: در این روش انقباض عضلانی غیرارادی مری هنگام بلع و همینطور هماهنگی و نیروی اعمال شده عضلات مری اندازهگیری میشود.
۴. اشعه ایکس: پرتوهای ایکس بعد از نوشیدن مایعی که لایه داخلی دستگاه گوارش شما را پر میکند، گرفته میشود. این روش به پزشک شما اجازه میدهد که محیط مری، معده و روده شما را ببیند؛ همچنین ممکن است از شما خواسته شود قرص باریم را بلع کنید که میتواند به تشخیص تنگی مری کمک کند.
۵. نمونهبرداری: طی آندوسکوپی بهمنظور تشخیص عفونت و ناهنجاریهای دستگاه گوارش نمونههایی از بافت دستگاه گوارش برداشته میشود تا با میکروسکوپ ارزیابی شود. رفلاس معده چه عوارضی دارد؟ رفلاکس معده در صورت بهبود نیافتن و درمان نشدن میتواند بدتر شود و با گذشت زمان التهاب مزمن در مری شما میتواند سبب عوارض جانبی شود که مهمترین آنها عبارتاند از:
۱. ازوفاژیت: التهاب مری یا ازوفاژیت ممکن است موجب سوزش سردل، درد قفسه سینه و بلع دردناک شود.
۲. تنگی مری: در این حالت، مری در معرض تنگی قرار میگیرد و باعث اختلال و مشکل در بلع میشود.
۳. مری بارت: تغییر بافت قسمت انتهایی مری است که در صورت درمان نشدن میتواند به سرطان مری منجر شود.
۴. مشکلات تنفسی: ممکن است اسید معده را در ریهها نفس بکشید که میتواند موجب مشکلات زیادی از قبیل احتقان قفسه سینه، خفگی و آسم شود.
۵. درد باز در مری (زخم مرطوب): اسید معده میتواند بافت مری را از بین ببرد که باعث ایجاد درد شدید میشود. زخم مری میتواند خونریزی کند که باعث درد هنگام بلعیدن میشود.
درمان پزشکی رفلاکس معده پزشک شما احتمالاً توصیه میکند که ابتدا تغییر در شیوه زندگی و داروهای بدون نسخه را امتحان کنید. اگر طی چند هفته احساس تسکین نکردید، پزشک ممکن است داروهای تجویزی یا جراحی را توصیه کند. شایعترین درمانهای پزشکی رفلاکس معده عبارتاند از: ۱. داروهای بدون نسخه رفلاکس معده همیشه در داروخانهها میتوان داروهایی را یافت که میتوانند رفلاکس معده را درمان کنند و البته به تجویز پزشک نیز نیازی ندارند. این داروها عبارتاند از: ــ آنتی اسیدهایی که اسید معده را خنثی میکنند: آنتی اسیدها مانند میلانتا و رولائیدها ممکن است اثر فوری داشته باشند؛ اما آنتی اسیدها به تنهایی التهاب مری را بهبود نمیبخشند. استفاده بیش از حد از آنتی اسیدها میتواند عوارض جانبی مانند اسهال و یا گاه مشکلات کلیوی را ایجاد کند.
ــ داروهایی برای کاهش تولید اسید معده: این داروها – که به عنوان مهارکنندههای گیرنده H۲ شناخته شده است – شامل سایمتیدین، فاموتیدین، هیزاتیدین و رانیتیدین هستند. مسدود کنندههای گیرنده H۲ به اندازه ضد اسیدها موثر نیستند؛ اما تسکین بیشتری دارند و ممکن است تولید اسید معده را تا ۱۲ ساعت کاهش بدهند.
ــ داروهایی که تولید اسید را مسدود میکنند و مری را بهبود میبخشند: این داروها – که به عنوان مهار کنندههای پمپ پروتون شناخته میشوند – نسبت به مسدود کنندههای گیرنده H۲ مسدود کنندههای قویتر اسید هستند و باعث بهبود بهتر بافت مری میشوند. مهارکنندههای پمپ پروتون بدون نسخه شامل لانزوپرازول و امپرازول هستند. ۲. داروهای تجویزی رفلاکس معده در برخی موارد درمان رفلاکس معده به تشخیص دقیق پزشکی و تجویز داروهای خاص نیاز دارد؛ زیرا ممکن است رفلاکس معده به دلایل خاصی رخ داده باشد که باید به طور تخصصی درمان شود.
ــ داروهای تجویزی مسدود کنندههای گیرنده H۲: اینها شامل فرمهای قویتر از داروهای فاموتیدین، هیراتیدین و رانیتیدین هستند. این داروها به طور کلی تحمل خوبی دارند؛ اما مصرف طولانی مدت ممکن است با افزایش اندک خطر کمبود ویتامین B۱۲ و شکستگی استخوان همراه باشد.
ــ داروهای تجویزی مهارکنندههای پمپ پروتون: اینها شامل اسموپرازول، فرمهای قویتر لانزوپرازول و امپرازول، پنتوپرازول، رابپرازول و دکس لانزوپرازول هستند. این داروها به طور کلی تحمل خوبی دارند؛ اما ممکن است باعث اسهال، سردرد، حالت تهوع و کمبود ویتامین B۱۲ شوند. استفاده مزمن ممکن است خطر شکستگی لگن را افزایش بدهد.
ــ داروهایی برای تقویت اسفنکتر پایینی مری: باکلوفن ممکن است با کاهش فراوانی ریلکسیشن اسفنکتر پایینی مری GERD را کاهش بدهد. عوارض جانبی ممکن است شامل خستگی یا حالت تهوع باشد. ۳. جراحی و سایر درمانهای رفلاکس معده رفلاکس معده معمولا با دارو قابل کنترل است و اگر داروها موثر نباشند یا مایل به مصرف طولانی مدت دارو نیستید، پزشک ممکن است موارد زیر را توصیه کند:
ــ فوندوپلیکاسیون: جراح قسمت بالای شکم شما در اطراف اسفنکتر تحتانی مری را میپیچد تا ماهیچه را محکم و از رفلاکس جلوگیری کند. Fundoplication معمولاً با روش حداقل تهاجمی (لاپاروسکوپی) انجام میشود.
ــ دستگاه LINX: حلقهای از مهرههای مغناطیسی ریز در اطراف محل اتصال مری به معده پیچیده میشود. جاذبه مغناطیسی بین مهرهها به اندازه کافی قوی است تا محل اتصال را بسته نگه دارد؛ اما به اندازه کافی ضعیف است که اجازه میدهد مواد غذایی از آن عبور کنند. دستگاه Linx را میتوان با استفاده از روشهای حداقل تهاجمی جایگذاری کرد. درمان رفلاکس معده با تغییر در سبک زندگی یکی از مهمترین روشهای درمان رفلاکس معده تغییر در سبک زندگی است. در واقع یکی از مهمترین عوامل ابتلا به رفلاکس معده نداشتن سبک زندگی صحیح است و چنانچه این سبک نادرست را تغییر بدهیم، به احتمال زیاد موفق به درمان رفلاکس معده خواهیم شد. با برخی تغییرات در سبک زندگی همچون موارد اشاره شده در زیر شما نیز میتوانید بهسادگی رفلاکس معده را درمان کنید: ۱. پرهیز از پرخوری: پرخوری در وعده غذایی باعث ایجاد فشار روی معده میشود و علائم رفلاکس را افزایش میدهد.
۲. جویدن کامل غذا: غذا را آهسته میل کنید و کاملا بجوید.
۳. فاصله بین وعده غذایی و خواب: حداقل سه ساعت بین غذاخوردن و رفتن به رختخواب فاصله بیندازید.
۴. کنترل وزن: وزن اضافه باعث ایجاد فشار روی شکم و معده و برگشت اسید از معده به مری میشود.
۵. اجتناب از سیگار: سیگار کشیدن کارایی عملکرد دریچه LES را کاهش میدهد.
۶. هنگام خواب بالاتنه خود را بالا ببرید: رفلاکس معده معمولا شبها بدتر میشود؛ زیرا وقتی دراز میکشید، جریان اسید معده به مری راحتتر رخ میدهد. سعی کنید هنگام خواب سر و شانه خود را بالاتر از معده قرار بدهید.
۷. اجتناب از پوشیدن لباسهای تنگ: لباسهای تنگ بهخصوص از ناحیه کمر و شکم علائم رفلاکس معده را تشدید میکنند.
۸. نشستن صحیح: برخی معتقدند نشستن درست و صاف هنگام صرف غذا و بعد از آن به کاهش علائم رفلاکس کمک میکند.
۹. کاهش استرس: برخی روشهای کاهش استرس مانند یوگا، تصاویر هدایت شده، تنفس صحیح و مدیتیشن برای کاهش علائم رفلاکس موثر هستند. درمان رفلاکس معده با استفاده از مواد غذایی علاوهبر تغییر در سبک زندگی، رفلاکس معده را با برخی از مواد غذایی نیز میتوان درمان کرد یا شدت آن را کاهش داد. از جمله مهمترین مواد غذایی که میتواند ما را در درمان رفلاکس معده یاری بدهد، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. سبزیجات: سبزیجات به علت چربی و قند پایین موجب کاهش اسید معده میشوند. لوبیا سبز، کلم بروکلی، مارچوبه، گلکلم، سبزیجاتِ دارای برگهای سبز خوراکی، سیبزمینی و خیار از جمله سبزیجات مفید برای رفلاکس معده هستند.
۲. زنجبیل: زنجبیل دارای خواص ضدالتهابی است و در درمان ترش کردن معده و سایر مشکلات گوارشی مؤثر است. میتوانید ریشهی زنجبیل را بهصورت رنده یا خُرد شده به انواع غذاها و نوشیدنیها اضافه کنید.
۳. جو دوسر: جو دوسر ازجمله غلات کامل و منبعی غنی از فیبر است که معمولا به شکل حلیم در وعدهی صبحانه مصرف میشود و به علت جذب اسید معده در کاهش علائم رفلاکس مؤثر است. برنج سبوسدار و نانهایی که از غلات کامل درست شدهاند، از دیگر خوراکیهای حاوی فیبر بالا هستند.
۴. بادام خام: بادام خام با تولید «آلکالین» میتواند PH (وضعیت اسیدیته) معده را تنظیم کند؛ زیرا بادام منبع کلسیم است.
۵. گوشت کمچرب: گوشتهای کمچرب مانند گوشت مرغ، بوقلمون، ماهی و غذاهای دریایی دارای چربی خیلی کمی هستند و موجب کاهش علائم رفلاکس معده میشوند. انواع مختلف گوشت کمچرب را میتوانید بهصورت گریل، کبابی یا آبپَز تهیه و مصرف کنید.
۶. آب گرم و آبلیموی تازه: صبح خود را با یک فنجان آب گرم و آبلیموی تازه شروع کنید. با نوشیدن این محلول با معده خالی و ۱۵ الی ۲۰ دقیقه قبل از خوردن صبحانه بدن میتواند به طور طبیعی اسید معده را متعادل کند. این محلول برای همه بیخطر است.
۷. جوش شیرین: یک قاشق جوش شیرین را در نصف فنجان آب حل کنید و بنوشید. این محلول بدمزه؛ اما موثر است.
۸. آلوئهورا: با خوردن روزانه ۶۰ میلی لیتر شربت غیرفرآوری شده آلوئهورا علائم رفلاکس کاهش مییابد.
۹. آدامس: بعد از هر وعده غذایی آدامس بجوید تا ترشح بزاق افزایش یابد. نتایج تحقیقات نشان میدهد که افزایش ترشح بزاق سبب کاهش اسید در مری میشود.
۱۰. دمنوشها: نوشیدن برخی دمنوشها همچون بابونه، نعناع یا شنبلیله به کاهش علائم رفلاکس اسیدی کمک میکند.